- با نژاد
- اصیل، نجیب، دارای حسب ونسب
معنی با نژاد - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ژنکه نژاد اصیل نداشته باشد بد گوهر بد اصل، اسبی که پدرش عربی و مادرش ترکی باشد
بد جنس، شرور
پاک گوهر پاک گوهر
شادمان، با روح، مریح
بد سرشت بد طینت بد ذات
عمل و حالت بد نژاد
پاک گوهر، پاک زاد، نجیب، اصیل
دو یا چند تن که از یک نژاد باشند
دو یا چند تن که از یک نژاد باشند (نسبت بهم)
سر شناس، مشهور، شناخته، معروف، نامدار
فرومایه، پست
بداصل، بدگوهر، فرومایه، آنکه نژاد اصیل نداشته باشد